لئون
Léon

پوستر فیلم لئون
کارگردان لوک بسون
تهیه‌کننده پاتریک لدوکس
نویسنده لوک بسون
بازیگران ژان رنو
ناتالی پورتمن
گری الدمن
موسیقی اریک سرا
استینگ
فیلم‌برداری تیری آربوگست
تدوین سیلوی لاندرا
توزیع‌کننده کلمبیا پیکچرز
گامونت
تاریخ انتشار فرانسه ۱۴ سپتامبر، ۱۹۹۴
ایالات متحده ۱۸ نوامبر، ۱۹۹۴
بریتانیا ۳ فوریه، ۱۹۹۵
مدت زمان ۱۱۰ دقیقه
کشور Flag of France.svg فرانسه
زبان انگلیسی
بودجه ۱۶ میلیون
فروش ۴۵٫۲۸۴٫۹۷۴ دلار

فیلم با صحنه‌ای از بالای شهر نیویورک شروع می‌شود و داخل کافه و مرکز کار تونی (دنی آیلو) می‌شود، تونی در حالی که سیگار می‌کشد در مورد کار با شخصی صحبت می‌کند که چهره‌اش چندان پیدا نیست، وی با یک عینک دودی در مقابل تونی نشسته است، کار را می‌پذیرد و لیوان شیر جلویش را سر می‌کشد. وی‌‌ همان لئون (ژان رنو) آدمکشی حرفه‌ای و خطرناک است (که خودش را بعداً «پاک کننده» معرفی می‌کند.) او در محله ایتالیای کوچک از شهر نیویورک زندگی می‌کند. کار سپرده شده را که تهدید و ترساندن یک قاچاقچی مواد مخدر است انجام می‌دهد. او که به خاطر شغلش مجبور است مرتباً مکان زندگیش را تغییر دهد؛ در صحنه‌ای از پله‌ها بالا می‌آید که دختر بچه‌ای دوازده ساله، در راهروی پله‌ها نشسته و مشغول سیگار کشیدن است که ماتیلدا لاندو (ناتالی پورتمن) یکی از نقش‌های اصلی فیلم می‌باشد. لئون و ماتیلدا آشنایی مختصری با یکدیگر پیدا می‌کنند. در صحنه بعد شاهد درگیری لفظی یکی از مأموران دی.‌ای. اِی با پدر ماتیلدا هستیم که به خاطر کسری در مواد مخدری است که توسط وی نگه داری می‌شده‌اند. مأمور که از کلنجار رفتن با او به نتیجه‌ای نمی‌رسد موضوع را به اطلاع رئیس خود می‌رساند. در اینجا با نورمن «استن» استنفیلد (گری اولدمن) یکی دیگر از نقش‌های اصلی فیلم آشنا می‌شویم. وی که از رؤسای دی.‌ای. اِی است، خود در کار قاچاق مواد و مصرف آن نقش دارد. به پدر ماتیلدا توصیه می‌کند که تا فردا ظهر مواد را تحویل دهد. فردا ظهر استنفیلد به همراه چندین مأمور و همکار خود با اسلحه به منزلشان حمله می‌کنند و تمام اعضای خانواده را به غیر از ماتیلدا که به منظور خرید برای لئون بیرون رفته، از جمله پسر چهار ساله خانواده را به قتل می‌رسانند. ماتیلدا از خرید بازگشته و متوجه قضیه می‌شود و برای نجات یافتن و تحویل خرید خود به در منزل لئون رفته و زنگ می‌زند. لئون که مردد در باز کردن در است بر اثر اصرار و التماس ماتیلدا در را باز می‌کند.
ماتیلدا متوجه شغل لئون می‌شود و تصمیم می‌گیرد از لئون بخواهد تا انتقام خون برادرش را بگیرد، لئون نمی‌پذیرد ولی بعد از اصرارهای فراوان ماتیلدا و گذشت زمان لئون می‌پذیرد تا به ماتیلدا اصول و شیوه «تمیز کردن» یا‌‌ همان آدمکشی را یاد بدهد. ماتیلدا همچنان مصمم است تا انتقام خون برادرش را بگیرد. یک روز به منزل خودشان باز می‌گردد تا پول مخفی شده‌ای که در حدود دو هزار دلار است را بردارد که تصادفاً‌‌ همان موقع استنفیلد و چند مأمور دیگر از راه می‌رسند و مأمورین ارشد از استنفیلد در مورد قتل عام خانواده بازجویی می‌کنند که استنفیلد پاسخگوی عملکرد خود نشده و با پاسخ مختصر و فریاد اینکه برای سؤال و جواب به دفتر من بیایید از آنجا خارج می‌شود. ماتیلدا وی را تعقیب می‌کند و نام و محل کارش را یاد می‌گیرد. سرانجام در یک گفتگو بین لئون و ماتیلدا، ماتیلدا در ازای رفتار‌ها سرد و خشک لئون تصمیم می‌گیرد تا خودش را بکشد، اسلحه‌ای را پر می‌کند و آن را روی شقیقه‌اش می‌گذارد و خود را آماده کشتن می‌کند که لئون اسلحه را کنار می‌زند و مانع از خودکشی‌اش می‌شود. از اینجا به بعد لئون گرم‌تر از قبل می‌شود و به ماتیلدا علاقه بیشتری پیدا می‌کند. و در جریان گفتگویی ماجرای زندگی خویش را بازگو می‌کند که در جوانی دختری را دوست داشته اما پدر دختر به او اجازه ملاقات با لئون را نمی‌داده و در ‌‌نهایت دختر را با گلوله به قتل می‌رساند و لئون برای انتقام با یک اسلحه دوربین دار پدر دختر را می‌کشد و سپس فرار می‌کند و به پیش پدرش که نزد تونی کار می‌کند می‌آید و از آن به بعد وارد حرفه و شغل آدمکشی می‌شود.